آیۀ اول:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ...(1)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به پيمانها(و قراردادها) وفا كنيد!...(1)
نکات مهم:
سفارش نهایی پیامبر خدا، تعهّد به پیمانها و وفای به عهدهاست؛ آنانکه
این اصل مهمّ را در حیات خویش، مورد عنایت قرار ندهند، به عواقب تلخ نقض پیمان دچار خواهند گشت.
آیۀ دوم:
... وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ(2)
... و(همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد!
و(هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از(مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است!(2)
نکات مهم:
ابتدا باید راه حقّ را از باطل شناخت و آنگاه با تمام وجود به یاری
و پشتیبانی راه حقّ شتافت؛ آنانکه در شناخت و یاری حقّ کوتاهی نمایند، در زمرۀ افراد بی تقوا بوده و به عقوبتهای شدید حقّ
دچار خواهند گشت.
آیۀ سوم:
... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً...(3)
...امروز، كافران از(زوال) آيين شما، مأيوس شدند؛ بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از(مخالفت) من بترسيد!
امروز، دين شما را كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين(جاودان) شما پذيرفتم... (3)
نکات مهم:
انتخاب رهبر الهی و جانشین به حقّ رسول خدا، باعث یأس کفّار، اکمال دین، اتمام نعمت و
رضایت الهی از این دین کامل است. آنانکه از این رهبر الهی و دین مورد رضایت حقّ، به دلیل ترس از کافران و یا هر
دلیل دیگر روی بگردانند، در مسیر باطل اند.
آیۀ چهارم:
يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ ...(4)
از تو سؤال مى كنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده؛ ...(4)
نکات مهم:
آنچه از طیّبات و پاکیزه هاست، برای انسانها حلال است؛ خداوند خبیثات و ناپاکها را بر انسان
حرام نموده است. آنانکه با وجود طیّبات، از خبیثات ارتزاق نمایند، به عواقب دردناک آن دچار شوند که خداوند،
«سریع الحساب» است.
آیۀ پنجم:
...وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ(5)
...و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سراى ديگر، از زيانكاران خواهد بود.(5)
نکات مهم:
همنشینی با اهل کتاب و اترزاق از طعامهای مجاز آنان، برای مسلمانان طبق موازین مشخّصی، جایز است.
ولیکن اگر این روند، به اعتقادات و اعمال انسان مسلمان، ضربه وارد نماید، جایز نبوده و باعث حبط اعمال و خسران ابدی میگردد.
آیۀ ششم:
...ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(6)
... خداوند نمى خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند؛ بلكه مى خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد؛ شايد شكر او را بجا آوريد!(6)
نکات مهم: حکمت تشریع قوانین الهی، پاک کردن ما و تمام شدن نعمتها بر ماست، اگر چه اندکی سختی در آن باشد؛
آنانکه شکرگزار این امر حکیمانۀ حقّ نباشند و قوانین خوش عاقبت او را محترم نشمارند، از مواهب بی نهایت حقّ بی بهره خواهند ماند.
آیۀ هفتم:
وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذي واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ(7)
و به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى را كه با تأكيد از شما گرفت، آن زمان كه گفتيد:
«شنيديم و اطاعت كرديم»! و از(مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه خدا، از آنچه درون سينه هاست، آگاه است!(7)
نکات مهم:
ذکر نعمات الهی و یاد عهدها و میثاقها، برای شکر گزاری نعمات و وفای به عهدها ضروری است.
آنانکه این امور مهمّ را نادیده گیرند، باید بدانند که خداوند از درون آنان آگاه است.
آیۀ هشتم:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون(8)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد!
دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از(معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى دهيد، با خبر است!(8)
نکات مهم: مؤمنان باید بسیار قیام کننده برای قسط و عدل باشند و شهادت به حقّ دهند؛
آنانکه این امور مهمّ را نادیده گیرند، باید بدانند که خداوند از درون آنان آگاه است.
آیۀ نهم:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظيمٌ(9)
خداوند، به آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است.(9)
نکات مهم: وعدۀ آمرزش و پاداش عظیم به قوّامین به قسط و گواهی دهندگان به حقّ،
از وعده های حقّ الهی است.
آیۀ دهم:
وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحيمِ(10)
و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل دوزخند.(10)
نکات مهم: اهل کفر و تکذیب، اهل دوزخند.
آیۀ یازدهم:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ
إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ(11)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد؛
آن زمان كه جمعى(از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند(و شما را از ميان بردارند)،
اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!(11)
نکات مهم: یاد نعمتهای الهی، مبنی بر کوتاه نمودن دست دشمن
از عوامل ایجاد و تقویت دو امر مهمّ تقوا و توکّل است.
آیۀ دوازدهم:
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاة
وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ(12)
خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت. و از آنها، دوازده نقيب[سرپرست] برانگيختيم.
و خداوند(به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد
و آنها را يارى كنيد، و به خدا قرض حسن بدهيد[در راه او، به نيازمندان كمك كنيد]، گناهان شما را مى پوشانم[مى بخشم]؛
و شما را در باغهايى از بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مى كنم. اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است.(12)
نکات مهم: شرط همراهی حقّ و عنایات دنیوی واخروی در این آیه به
تفصیل تبیین شده است. آنانکه جز از این راه، راهی دیگر را طی نمایند، از این مواهب بی بهره اند.
آیۀ سیزدهم:
فَبِما نَقْضِهِمْ ميثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ
وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ(13)
ولى بخاطر پيمانشكنى، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم؛ و دلهاى آنان را سخت و سنگين نموديم؛
سخنان(خدا) را از موردش تحريف مى كنند؛ و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند؛
و هر زمان، از خيانتى(تازه) از آنها آگاه مى شوى، مگر عده كمى از آنان؛
ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد!(13)
نکات مهم: عواقب نقض پیمان، دور شدن از رحمت الهی و سخت شدن دلهاست؛
آنانکه بعضی از آیات الهی را به صورت گزینشی انتخاب نموده و منافع خود را در آنان طلب نمایند، خیانت کارند.
آیۀ چهاردهم:
وَ مِنَ الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا ميثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (14)
و از كسانى كه ادّعاى نصرانيّت(و يارى مسيح) داشتند(نيز) پيمان گرفتيم؛ ولى آنها قسمت مهمّى را از آنچه به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند؛
از اين رو در ميان آنها، تا دامنه قيامت، عداوت و دشمنى افكنديم. و خداوند، (در قيامت) آنها را از آنچه انجام میدادند(و نتايج آن)، آگاه خواهد ساخت. (14)
نکات مهم: از تبعات نقض پیمان، ایجاد بغض و دشمنی و رخت بربستن دوستیها و صمیمیّت هاست؛
انتخاب برخی از دین و رها نمودن برخی دیگر از آن، این چنین مورد نکوهش خداوند است.
آیۀ پانزدهم:
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ (15)
اى اهل كتاب! پيامبر ما، كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى كرديد روشن مى سازد، به سوى شما آمد؛
و از بسيارى از آن، (كه فعلاً افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مى نمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد. (15)
نکات مهم: پیامبر خاتم(ص) آورندۀ حقایق آسمانی است که سراسر نور است و حقایقی آشکار.
آیۀ شانزدهم:
يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (16)
خداوند به بركت آن، كسانى را كه از خشنودى او پيروى كنند، به راههاى سلامت، هدايت مى كند؛
و به فرمان خود، از تاريكيها به سوى روشنايى مى برد؛ و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مى نمايد. (16)
نکات مهم: پاداش طالبان رضایت و خشنودی خداوند، هدایت به صراط مستقیم، و خروج از
ظلمات متعدّد، به سوی نور الهی است.
آیۀ هفدهم:
لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً
إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (17)
آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند؛ بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش
و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار
دارد از آن خداست؛ هر چه بخواهد، مى آفريند؛ (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح؛) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)
نکات مهم: انحرافات اعتقادی از خطرناکترین انحرافات است؛ آنانکه مؤمن به حقیقت اند، باید
این انحرافات و شبهات را با پاسخی کوبنده، پاسخ داده و ماهیّت آنها را افشاء نمایند.
آیۀ هجدهم:
وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ
بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصيرُ (18)
يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان(خاصّ) او هستيم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى كند؟!
بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده؛ هر كس را بخواهد(و شايسته بداند)، مى بخشد؛ و هر كس را بخواهد
(و مستحق بداند)، مجازات مى كند؛ و حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست؛ و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست.» (18)
نکات مهم: خداوند حکیم، با کسی رابطۀ خویشاوندی و جانبداری ندارد؛ خداوند حکیم
بر اساس حکمت حقّ خویش، اسباب مغفرت و عذاب انسانها را فراهم می آورد و جایی برای توقّعات نابجا نخواهد گذاشت.
پاسخ انحرافات اعتقادی را باید حکیمانه و کوبنده داد.
آیۀ نوزدهم:
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشيرٍ وَ لا نَذيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشيرٌ وَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (19)
اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد؛ در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى كند؛
تا مبادا(روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده اى»! (هم اكنون، پيامبر)
بشارت دهنده و بيم دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)
نکات مهم: انسان داعی به حقّ هم باید بشارت دهد و هم باید انذار نماید؛ آنانکه
در مدیریّت و هدایت مردمان، از هر دوی این اهرمها بهره نبرند، در هدایت و تربیت جامعه به مشکل خواهند خورد.
آیۀ بیستم:
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمينَ (20)
(به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد
هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد؛ (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را
حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد؛ و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود! (20)
نکات مهم: یاد نعمات الهی به منظور تنبّه افراد غافل، از روشهای قرآنی است.
آیۀ بیست و یکم:
يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرينَ (21)
اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد! و به پشت سر خود بازنگرديد(و عقب گرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود!» (21)
نکات مهم: فرمان رهبران حقّ، بر رویّه ای پیشرو و روحیه ای تهاجمی
برای پاکسازی سرزمین های مقدّس از لوث وجود اشرار و نااهلان است؛ آنانکه از این فرمان حکیمانۀ
رهبران الهی فرمان نبرند، به عقب رفته و زیانکارند.
آیۀ بیست و دوم:
قالُوا يا مُوسى إِنَّ فيها قَوْماً جَبَّارينَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ (22)
گفتند: «اى موسى! در آن(سرزمين)، جمعيّتى(نيرومند و) ستمگرند؛ و ما هرگز وارد آن نمى شويم تا آنها از آن خارج شوند؛ اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهيم شد!» (22)
نکات مهم: ترس و راحت طلبی از خصلتهای خسارت بار متدیّنان و دین شعاران است؛
آنانکه به چنین صفات و روحیّاتی متّصف باشند، باید در تعهّد و ایمان خود شک کنند.
آیۀ بیست و سوم:
قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذينَ يَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غالِبُونَ وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (23)
(ولى) دو نفر از مردانى كه از خدا مى ترسيدند، و خداوند به آنها، نعمت(عقل و ايمان و شهامت) داده بود،
گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شويد! هنگامى كه وارد شديد، پيروز خواهيد شد. و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد!» (23)
نکات مهم: انسان خداترس، متنعّم به الطاف الهی است و
از قدرتهای دیگر نمی ترسد؛ آنانکه به مواهب الهی چون فصاحت، شهامت و موارد مشابه دیگر، متنعّم
باشند باور دارند که حرکت، باعث برکت شده و اقدامهای عقلانی زمینه ساز امدادهای الهی است.
آیۀ بیست و چهارم:
قالُوا يا مُوسى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ (24)
(بنى اسرائيل) گفتند: «اى موسى! تا آنها در آنجا هستند،
ما هرگز وارد نخواهيم شد! تو و پروردگارت برويد و(با آنان) بجنگيد، ما همين جا نشسته ايم»! (24)
نکات مهم: توقّعات بیجای انسانهای بی ادب و ضعیف النّفس، از رهبران الهی،
سابقه ای طولانی در تاریخ دارد؛ در مقابل چنین یاورانی که در حقیقت بارند، نه یار، چه باید کرد؟
آیۀ بیست و پنجم:
قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسي وَ أَخي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقينَ (25)
(موسى) گفت: «پروردگارا! من تنها اختيار خودم و برادرم را دارم، ميان ما و اين جمعيّت گنهكار، جدايى بيفكن!» (25)
نکات مهم: شکایت رهبران حقّ، از رهروان نافرمان و فاسق، پس از
نا امید شدن او از اطاعت و فرمانبرداری اوست.
آیۀ بیست و ششم:
قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعينَ سَنَةً يَتيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقينَ (26)
خداوند(به موسى) فرمود: «اين سرزمين(مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است(و به آن نخواهند رسيد)؛
پيوسته در زمين(در اين بيابان)، سرگردان خواهند بود؛ و در باره(سرنوشت) اين جمعيّت گنهكار، غمگين مباش!» (26)
نکات مهم: جزای ضعف و زبونی، و سرپیچی از فرمان رهبر حقّ، محرومیّتها و
آوارگیهاست؛ آنانکه در پی اصلاح و ارشاد جامعه ای بزرگ هستند، نباید بر حال و روزگار این نا اهلان غمگین شوند.
آیۀ بیست و هفتم:
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ (27)
و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب(به پروردگار) انجام دادند؛
امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد؛ (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت:
«به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: «(من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى پذيرد! (27)
نکات مهم: انگیزه ها و روحیّه ها عامل قبولی یا ردّ یک عمل است. ملاک پذیرش عمل صالح،
تقوا و اخلاص است؛ آنانکه بدون چنین اصل مهمّی توقّع پاداش داشته باشند، سخت در اشتباه اند.
آیۀ بیست و هشتم:
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ (28)
اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمى گشايم، چون از پروردگار جهانيان مى ترسم! (28)
نکات مهم: تقوا و خداترسی، از عوامل بازدارندۀ انسان از گناه و تعدّی
در حسّاس ترین حالات است؛ آنانکه در پی بازدارندگی جامعه ای از گناه و تعدّی اند، باید در ایجاد و تقویّت این روحیّات بکوشند.
آیۀ بیست و نهم:
إِنِّي أُريدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمينَ (29)
من مىخواهم تو با گناه من و خودت(از اين عمل) بازگردى(و بار هر دو گناه را به دوش كشى)؛ و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران! (29)
نکات مهم: در حسّاس ترین مواضع نیز میتوان انتخابی را نمود که خوش عاقبت تر
و خداپسندتر باشد؛ انسانهای با معرفت و خوش نیّت به چنین توانمندی و قابلیّتی دست می یابند. (با توجّه به این نکته که فرد مظلوم،
اشتباه فرد ظالم را نکرد و انتخابی شایسته تر در برخورد با او نمود.)
آیۀ سی ام:
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرينَ (30)
نفس سركش، كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد؛ (سرانجام) او را كشت؛ و از زيانكاران شد. (30)
نکات مهم: جلوۀ زیبا دادن به کارهای زشت، از لوازم
نفس سرکش و طغیانگر است؛ آنانکه در مهار هواهای نفسانی خود نکوشند، عاقبت در باطلاق آن فرو روند
و از خسارت دیدگان گردند.
آیۀ سی و یکم:
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُواري سَوْأَةَ أَخيهِ قالَ يا وَيْلَتى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ (31)
سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو(و كندوكاو) میكرد؛
تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!»
و سرانجام(از ترس رسوايى، و فشار وجدان، از كارش) پشيمان شد. (31)
نکات مهم: گاهی ارادۀ خداوند برای آموزش انسان، به عملی طبیعی
از حیوانی معمولی است؛ آنانکه در پی حلّ مشکلات و ارتفاع موانع هستند، باید به این پدیده ها با نگاه
دقیق تر و عمیق تری نظر نمایند.
آیۀ سی و دوم:
مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَني إِسْرائيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها
فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (32)
به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد،
چنان است كه گويى همه انسانها را كشته؛ و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.
و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)
نکات مهم: ملاک ارزش گذاری بر اعمال، انگیزه ها و هدفهاست.
گاهی کشتن فردی به منزلۀ کشتن تمام انسانهاست؛ چرا که با انگیزۀ افساد و تعدّی است. در نقطۀ مقابل کشتن
فردی باعث حیات یک جامعه است؛ چرا که به انگیزۀ قصاص و انهدام فساد است. بنابراین باید انگیزه ها را
بدانیم تا بتوانیم ارزش گذاری مطلوبی بر اعمال داشته باشیم.
آیۀ سی و سوم:
إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا
أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ (33)
كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمىخيزند، و اقدام به فساد در روى زمين مىكنند،
(و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مىبرند،) فقط اين است كه اعدام شوند؛ يا به دار آويخته گردند؛
يا(چهار انگشت از) دست(راست) و پاى(چپ) آنها، بعكس يكديگر، بريده شود؛ و يا از سرزمين خود تبعيد گردند.
اين رسوايى آنها در دنياست؛ و در آخرت، مجازات عظيمى دارند. (33)
نکات مهم: برای اصلاح جامعه، پس از ارشاد و موعظه -در صورتی که کارگر نشد-
باید به برخورد قاطعانه و انقلابی روی آورد. گاهی از لوازم عدالت چنین حکمی برای رسوایی در دنیای انسان مجرم
است. اگر چه عذاب سخت اخروی نیز برجاست.
آیۀ سی و چهارم:
إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (34)
مگر آنها كه پيش از دست يافتن شما بر آنان، توبه كنند؛
پس بدانيد(خدا توبه آنها را مى پذيرد؛) خداوند آمرزنده و مهربان است. (34)
نکات مهم: راه توبه برای نجات از عذاب اخروی و ادای «حقّ الله» باز است.
اگر کسی پیش از دستگیری و گرفتاری، بخواهد از این امکان استفاده نماید، راه را بر خود باز خواهد دید.
آیۀ سی و پنجم:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (35)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از(مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد!
و وسيله اى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد! (35)
نکات مهم: «ایمان»، «تقوا»، «توسّل» و «جهاد فی سبیل الله» شاهراه رسیدن به رستگاری است.
آیۀ سی و ششم:
إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (36)
به يقين كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن، مال آنها باشد و همه آن را
براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد؛ و مجازات دردناكى خواهند داشت. (36)
نکات مهم: اگر کسی اهل ایمان به تمام متعلّقات ایمان نباشد
، اگر کسی تقوای الهی را در دنیا پیشه ننماید، اگر کسی با توسّل به وسایل و وسائط فیض الهی
خود را به قرب حقّ، نرساند، و بالاخره اگر کسی اهل سعی و جهاد فی سبیل الله نباشد، بی تردید نخواهد توانست
از عذاب و عقوبت ابدی نجات یابد، حتّی اگر تمام دنیا و مانند آنرا به عنوان فدیه بیاورد.
آیۀ سی و هفتم:
يُريدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيمٌ (37)
پيوسته مىخواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى توانند از آن خارج گردند؛ و براى آنها مجازاتى پايدار است. (37)
نکات مهم: کسی که در دنیا با وجود براهین و ارشادهای
متعدّد و متفاوت، از ظلمت شرک و جهل بیرون نیاید، در آخرت هم از دوزخ بیرون نخواهد آمد
و تا ابد در قهر دوزخ اعمال خویش خواهند سوخت.
آیۀ سی و هشتم:
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ (38)
دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام داده اند، بعنوان يك مجازات بازدارندۀ الهى، قطع كنيد! و خداوند توانا و حكيم است. (38)
نکات مهم: عقوبت و کیفرهای الهی، به منظور انتقام نیست، بلکه برای اصلاح و بازدارندگی
است. آنگاه که جز با شدّت و قاطعیّت امری به سامان نرسد و کاری پیش نرود، باید بر آن اقدام کرد که
سرچشمۀ چنین اقدام عاقلانه و عادلانه ای، عزّت و حکمت است.
آیۀ سی و نهم:
فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (39)
اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى پذيرد؛ (و از اين مجازات؛ معاف مى شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (39)
نکات مهم: در فرهنگ اسلامی مجازاتها در کنار ارشاد و تربیت است. کسانیکه ظلم خویش را
اصلاح نمایند و از راه باطل خود، صادقانه بازگردند، پذیرفته میگردند.
آیۀ چهلم:
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (40)
آيا نمى دانى كه حكومت و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست؟
هر كس را بخواهد(و مستحق بداند)، كيفر مى كند؛ و هر كس را بخواهد و شايسته بداند، مى بخشد؛ و خداوند بر هر چيزى قادر است. (40)
نکات مهم: بدانید که راه فرار از حکومت خداوند حکیم، عادل و توانا
نیست؛ آنانکه خود را از این دایره بیرون ببینند و از اختیار خود سوءاستفاده نمایند، در جهل محض اند.