سینما ابزار دست سیاست

بسیار ساده لوحانه است، اگر تصوّر کنیم که سینما وسیله ای برای بازی و سرگرمی در جوامع امروز است. سینما به دلیل تأثیر بالایی که دارد، ابزاری برای سیاست سلطه و ثروت شده است و طالبان آن، با فنّ ایجاد تصوّر یا به تعبیر لاتین آن، «image سازی»، مقاصد استعماری و استثماری خویش را دنبال مینمایند. این مقاصد جز با تحمیق و استحمار جوامع بشری حاصل نخواهد گشت.

سینمای مخرّب و مبتذل غرب

سینمای مخرّب و مبتذل غرب، با استفاده از حربه های شیطانی و جلوه های فریبنده، تمام سعی خویش را برای اغوای انسانها بکار برده و مقاصد شیطانی خویش را در این باب دنبال می نماید. خداوند در این باره می فرماید: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني‏ لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» (شیطان) گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من(نعمتهاى مادّى را) در زمين در نظر آنها زينت مى ‏دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت. (آیۀ 39 سورۀ حجر)

سامری نمونه ای قرآنی برای هنر اغواء...

سامری نمونه ای قرآنی، برای هنر اغواگرانه است که امروزه در جوامع استعمارگر، به تعداد پرشمار یافت میگردد. ... فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ (87) فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى‏ فَنَسِيَ (88) ... و سامرى اينچنين القا كرد (87) و براى آنان مجسّمه گوساله ‏اى كه صدايى همچون صداى گوساله(واقعى) داشت پديد آورد؛ و(به يكديگر) گفتند: «اين خداى شما، و خداى موسى است!» و او فراموش كرد(پيمانى را كه با خدا بسته بود)! (88) (سورۀ طه)

پس چه باید کرد؟

باید نقّادانه به محصولات هنری نظر کرد و تحت تأثیر اغواگری آنها قرار نگرفت. ارشاد تنها با خداست و اغواء تنها از جانب شیاطین خواهد بود.
قَالَ الْمَسِيحُ (ع): «خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ لَا تَأْخُذُوا الْبَاطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَقِّ كُونُوا نُقَّادَ الْكَلَامِ فَكَمْ مِنْ ضَلَالَةٍ زُخْرِفَتْ بِآيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ كَمَا زُخْرِفَ الدِّرْهَمُ مِنْ نُحَاسٍ بِالْفِضَّةِ الْمُمَوَّهَةِ النَّظَرُ إِلَى ذَلِكَ سَوَاءٌ وَ الْبُصَرَاءُ بِهِ خُبَرَاء». حقّ را از اهل باطل، فرا گيريد، و باطل را از اهل حقّ، نپذيريد؛ (و مانند صرّاف و جداكننده پول خوب از بد) نقّاد كلام باشيد؛ (زيرا) بسا ضلالت و گمراهى كه با آيه ‏اى (كلامى) از كتاب خدا (كه به پيغمبران فرو فرستاده) زينت داده شده و آراسته گردد، چنان كه درهم (پول نقره قديم) از مس را به آب نقره زينت ميدهند، نگاه به سوى آن درهم (با درهمى كه از نقره خالص و پاكيزه ساخته شده) يكسان است، و بينايان (صرّافهای کارکشته تنها) به آن آگاهانند. (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏2، ص: 96)

نقد سریال لاست (LOST)

این فیلم با جلوه های بصری زیبا و چیدمان حساب شدۀ افراد از ملّیّتهای متفاوت، بر آنست که دنیای بهشت گونه ای را با تفکّر «لیبرال دموکراسی»، و مدیریّت کامل «یهودیان انگلیسی زبان»، به دنیا معرّفی نماید و زمینۀ پذیرش چنین دنیایی را برای جهانیان، ایجاد نماید. فیلم «lost» در پی آنست که تفکّری دنیایی و تقلّبی را، به همراه مدیرانی شیطانی و فاسد، به جای تفکّر ناب الهی و آسمانی، و همچنین به جای رهبرانی صالح و شایسته، جایگزین نموده و جهانیان را به پذیرش روحیۀ استعماری و استثماری خویش وادار نماید؛ و به گونه ای القاء نماید که گویی راهی دیگر، برای انتخاب نیست. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (120)» هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور كامل، تسليم خواسته‏ هاى آنها شوى، و) از آيين(تحريف يافته) آنان، پيروى كنى. بگو: «هدايت، تنها هدايت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شده ‏اى، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (آیۀ 120 سورۀ بقره)

نقد سریال 24

این سریال که بیانگر 24 ساعت بحرانی در آمریکاست، بر روی دو ریل «سیاست» و «امنیّت» حرکت می نماید. حکایت این 24 ساعت بحرانی، تصوراتی را در ذهن بیننده القاء می نماید، که دقیقاً خواست دولتمردان کشور مذکور است. این فیلم با القاء غیرمستقیم 4 واژۀ قدرت، سیاست، امنیّت و مدیریّت بحران، آنهم با تفسیر کشوری چون آمریکا، بیننده را به شکل اقناعی به سمتی می برد که خود میخواهد. بخشی از این تصوّرات مورد نظر در این فیلم بدین شرح است: 1-ایجاد ذهنیّت برای وقایع مورد نظر آنان بعد از سناریوی 11 سپتامر، 2-امنیّتی کردن فضای جامعۀ آمریکا و فضای جوامع غربی، 3-توجیه حمله به عراق و افغانستان، 4-شکل گیری یک دولت سیاهپوست بعد از دولت فعلی(دولت بوش پسر) و ...
این فیلم با حمایت کامل برخی دولتمردان و ثروتمندان آمریکا ساخته شد.

نقد فیلم سینمایی 2012

این فیلم که از جلوه های ویژه و بصری عجیبی بهره مند است، بیانگر به پایان رسیدن عمر زمین و نابود شدن دنیاست. امّا چرا انسانهای سلطه گر و ثروت اندوز دنیای کنونی درصدد القاء چنین تصوّری هستند؟ بی تردید آنان اهدافی را در این فیلم دنبال می نمایند، که این تصویرسازی را برای آن اهداف، انتخاب نموده اند. اهدافی چون ایجاد حسّ یأس و ناامیدی در انسانهای دیگر، القاء نجات خود و سیطرۀ خود بر تمام دنیا و همچنین بی اثر شمردن دعا و معنویّت در نجات و سعادت انسانهاست. جایی که هر کس در این فیلم به دعا و استغاثه به درگاه حقّ روی می آورد، زودتر و سخت تر از دیگران نابود میگردد. سازندگان این فیلم مقاصدی را دنبال مینمایند، که به صورت نرم و اقناعی در مخاطب خود اثر بگذارد.
سینمای امروز وسیله ای در دست شیاطین پلید است. وسیله ای که باعث مدیریّت اذهان و قلوب انسانهای ساده لوح است. انسانهایی که یا معیار حقّ و باطل را نمی شناسند؛ و یا با قلوب مریض به سوی باطلی می شتابند که از بطلان آن یقین دارند.

نقد سریال جریکو(JERICHO)

«جریکو» نامی است که به شهر فرضی اریحا در آمریکا گفته میشود. شهر اریحا شهری است که در واقع، در کشور فلسطین است و در آمریکا نبوده و نیست. این شهر فرضی، یک شهر 5000 نفری در قلب ایالت متحده است. در فصل اول این سریال ایران با 23 بمب اتم به آمریکا حمله کرده و از 25 هدف مورد نظر، 23 هدف را منهدم نموده است. آمریکا در اثر این حمله کاملاً تجزیه میشود و هرج و مرج شدیدی بر آن حاکم میگردد. در اواخر فصل 2 معلوم میشود که این کودتا و حمله، کار خود ارتش آمریکاست. کسی که این سریال را از ابتدا می بیند، تا واقعیّت معلوم شود، باور می کند که ایران یک کشور متجاوز و خطرناک است؛ ولی وقتی واقعیّت روشن میشود، این القاء به مردم مورد نظر است که هیچ خطر خارجی نمی تواند آمریکا را متلاشی نماید و اگر روزی هم آمریکا متلاشی شود، حاصل قدرت داخلی خود آمریکاست. این سوأل که بالاخره کیست که آمریکا را نابود کرد؟ خط تعلیق اصلی و بانی کشش این فیلم است.

نقد سریال ای لی اس(ALIAS)

به طور کلی این سریال 105 قسمتی،که در فضای جاسوسی و امنیّتی سیر می نماید، شش هدف را جستجو می نماید:
1-القاء یک جامعۀ سرد و بی روح و فاقد اعتماد به دلیل فضای سنگین جاسوسی و امنیّتی، 2-القاء اشراف کامل علمی و اطلاعاتی آمریکا بر تمام جهان، 3- القاء امپراطوری بلامنازع آمریکا و سیطره آن بر تمام منابع جهان، 4-القاء جهانی شدن؛ به گونه ای که کل جهان در اختیار آمریکا و به تعبیری استانهای کشور آمریکا هستند. 5-مدیریّت جهان تحت اتّحادیه های مطلوب آمریکا، به گونه ای که دولتها از خود هیچ اختیاری نداشته باشند، و 6-القاء سبک زندگی آمریکایی که خانواده زدایی و عینیّت دادن به روابط غیر شرعی، از مشّخصه های بارز اوست.

نقد سریال یونیت(UNIT)

«یونیت»، به معنای یکان، و یا آنچه در نظام ما به «یگان» معروف است، واحد یکپارچه ای را می نامند که تحت یک مدیریّت واحد و منظّم، به انجام وظایف خود می پردازند. این سریال که در 4 فصل و حدود 70 قسمت تهیه شده است، برای معرّفی نیروهای ویژۀ واحد نظامی کشور آمریکاست که با اعزام به نقاط مختلف جهان، به انجام عملیاتهای ویژۀ نظامی می پردازند. این فیلم با معرّفی «فرهنگ سازمانی» حوزۀ نظامی آمریکا، درصدد رسیدن به 2 هدف اصلی است: اوّل، شناساندن تهدیدهای امنیّت ملی آمریکا به مردم خویش؛ و دوم القاء توانمندی جهانی آمریکا به عنوان امپراطور بلامنازع جهان. از طرفی هم معرّفی تهدیدهای مورد نظر در این فیلم، هشدار به ملتّهای دیگر بوده، تا آنان به دشمن آمریکا، به چشم دشمن نگاه نمایند و به قدرتمندی فوق العادّۀ نیروهای ویژۀ آمریکا نیز ایمان بیاورند.

نقد سریال فرار از زندان(PRESON BREAK)

این فیلم در یک القاء نرم و بسیار زیرکانه، بحث «فرار» را مطرح نموده و خط تعلیق فیلم، یعنی خطّی که باعث کشش فیلم و نگاه داشتن مخاطب میگردد را همین مقولۀ «فرار» قرار میدهد. فرار، در مرحلۀ اوّل از یک زندان سخت، مطرح میگردد. این فرار در ذهن بیننده کاملاَ منطقی بوده و مخاطب آن را تأیید مینماید. این اعتمادسازی برای القاء نرم و اقناعی مراحل بعدی است. در مرحلۀ دوم، فرار، از زندان حکومت و قوانین خشک و سخت آمریکا مطرح میگردد. رفتن از آمریکا به پاناما، برای چنین فراری است. این مرحله نیز تا حدودی برای بیننده منطقی بوده و زمینۀ پذیرش مرحلۀ سوم را فراهم می آورد. در مرحلۀ سوم، فرار از زندان خود، و گریختن به سمتی نامعلوم است که این امر همان «خودکشی» است. بیننده ای که بر خط تعلیق این فیلم(فرار) سوار شده و خود را با آن مطلوب می بیند، در نهایت به جایی میرسد که فرار از زندان خویش و نابودی خود را مطلوب میشمارد. این کشتن می تواند در ابعادی چون کشتن امید، ایمان و اراده نیز مدخلیّت یابد و فرار از نقاط مقابل آنان مورد نظر گردد. این در حالیست که در فرهنگ ما مختصّات عالم اینگونه توصیف شده است: «اللّهمّ عَظمَ سلطانُک وَعلا مَکانُک وَخَفی مُکرُک وَظَهَراَمرُک وَغَلَب قَهرُک وَ جرَت قُدرَتُک وَلا یُمکِنُ الفرارُ مِن حُکومَتِک» بارالها فرمانروایی تو بزرگ است، ومکان تو بلند، و چاره جویی تو پنهان و فرمانت آشکار و قهرت چیره و توانت جاری، وامکان فرار از حکومت تو نیست. (فرازی از دعای کمیل)

جنبش فرهنگی منادیان فتح

پیام آور علم، عمل، عشق و عدل، از دو منبع عقل و وحی، دست آوردی از ایرانیان برای جهانیان،
(www. JF72 .ir)
و من الله التوفیق...