تکلیف اول

(خودسازی)؛ به معنای تحصیل علوم ضروری و واجب برای هر کس در هر جایگاه؛ علومی که واجب کفایی است و هیچ کس در نیافتن آن معذور نیست. و سپس بکار بستن آن در ابعاد مختف زندگی و از همه مهمتر رعایت اخلاص در تمام این مراحل. بنابراین «خودسازی»، عبارتست از سه عنوان: «علم»، «عمل» و «اخلاص».

تکلیف دوم

(تحصیل)؛ در دنیای امروز با توجّه به رشد شاخه های علمی و تخصّص مندی، نیاز به تحصیل در یک شاخۀ خاص نیز احساس میگردد. البته این رویکرد، نه با نیّات دنیوی و مادّی بلکه به منظور توسعه و استفاده از علم روز برای اهداف و مقاصد عالی و الهی و برافراشتن پرچم حقیقت بوده و به طور خلاصه، «تحصیل» در راستای تهذیب و خوسازی، در برنامه گنجانده شده است. تخصّصی در راستای تعهّدات.

تکلیف سوم

(کار) اهتمام به کار و وظایف اجتماعی، در جامعه، از موارد حیاتی و سازنده است. ایجاد اشتغال برای خود و دیگران می تواند نقش مهمی را در رشد فردی و اجتماعی ایفا نماید و شرایط مطلوبی را در تمام ابعاد برای انسانها فراهم آورد. تلاشی در راستای اهداف عالی.

تکلیف چهارم

(ورزش)؛ به جهت داشتن بدنی سالم و ورزیده، برای استفادۀ به موقع از آن. جامعه ای که از افرادی با جسمهای ضعیف و ناتوان تشکیل شود، نخواهد توانست به اهداف عالی چشم بدوزد و برای آن برنامه ریزی نماید. ورزیدگی برای ایجاد زمینۀ بالندگی.

در این راستا چه پرهیزهایی ضروری است؟ 1- خصومتها و دامها

بدون شک در هر راهی، چاه هایی وجود دارد که باید برای طیّ مسیر از آنها حذر نمود. به عنوان نمونه: پرهیز از دامهایی که شیاطین در سر راه ما نهاده اند و قصد قطع ریشه های اعتقادی و انحراف ارزشهای اخلاقی ما را نموده اند. باید در راه، از چاههای شیاطین حذر کرد.
امام صادق عليه السّلام فرمود: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏». كسى كه داناى به اوضاع و احوال زمان خود باشد پيشنهادات فريبكاران او را فریب نمیدهد. (الكافي، ج‏1، ص: 27)

در این راستا چه پرهیزهایی ضروری است؟ 2-خطاها و اشتباهات

از دیگر مواردی که باید به جدّ از آنها پرهیز داشت، خطاها و اشتباهات است. به عنوان نمونه از این خطاها و اشتباهات می توان به نگه نداشتن تناسب در بین دو امر معاش و معاد، یاد کرد. اگر توازن و تعادل بین این دو امر رعایت نگردد، شرایط نامناسبی را برای فرد خطاکار ایجاد می نماید.بهترین یافتۀ ما در این امر، اینست: «در امر معاش به قدر ضرورت بجوی، و در امر معاد به نهایت توان بکوش.»
امام علی (علیه السّلام) فرمود: خِدْمَةُ النَّفْسِ صِيَانَتُهَا عَنِ اللَّذَّاتِ وَ الْمُقْتَنَيَاتِ وَ رِيَاضَتُهَا بِالْعُلُومِ وَ الْحِكَمِ وَ اجْتِهَادُهَا بِالْعِبَادَاتِ وَ الطَّاعَاتِ وَ فِي ذَلِكَ نَجَاةُ النَّفْس‏. خدمت كردن نفس، نگاه داشتن آن از لذّتها و ذخيره شده هاست، و رياضت دادن آن به علمها و حكمتها، و تلاش دادن آن، در نهايت طاقت آن، به عبادات و طاعات،و در آنست رستگارى نفس. و همچنین فرمود: خِدْمَةُ الْجَسَدِ إِعْطَاؤُهُ مَا يَسْتَدْعِيهِ مِنَ الْمَلَاذِّ وَ الشَّهَوَاتِ وَ الْمُقْتَنِيَاتِ وَ فِي ذَلِكَ هَلَاكُ النَّفْس‏. خدمت‏ كردن بدن، بخشيدن مطالبات آن از لذّتها و خواهشهاست، و آنچه کسب و ذخیره نماید، و در آن هلاكت نفس است. (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏)

نکات مهم دیگر: 1-پرهیز از مسائل غیر ضروری

قال على (عليه السّلام): «مَنِ اشْتَغَلَ بِالْفُضُولِ فَاتَهُ مِنْ مُهِمَّةِ الْمَأْمُول»‏. آنكه خود را به مسائل زائد و غير لازم سرگرم نماید، از مهمّات واقعى زندگى كه آرزو دارد، باز مى‏ ماند. (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 477) همچنین فرمود: «من طلب العقل المتعارف، فليعرف صورة الأصول و الفضول، فإنّ كثيرا من الناس يطلبون الفضول، و يضعون الأصول. فمن أحرز الأصل، اكتفى به عن الفضل». «هر كه جوياى عقل عملى و به ‏هنجار است، بايد چيزهاى اصلى و غير اصلى را از يكديگر بازشناسد و تميز دهد؛ زيرا كه بسيارى از مردمان به جستجوى چيزهاى غير اصلى و زايد برمیخيزند، و از به دست آوردن چيزهاى اصلى غافل میمانند. هر كس اصل را به دست آورد، از غير اصل دست میكشد». (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏75، ص: 7)

نکات مهم دیگر: 2- توجّه به استعدادها

قال رسول الله صلّى اللَّه عليه و آله: «اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَه‏». همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد ولى متوجّه باشيد كه هر كس براى كارى كه آفريده شده لايقتر است و آن را بسهولت بیشتری انجام ميدهد. (نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص: 224)

نکات مهم دیگر: 3-داشتن هدف عالی و تدبیری نیکو

اولين فضيلت بشر عاقل، در «آزادگى» و «حُسن انتخاب» اوست. و روي عن الإمام الكاظم أبا الحسن موسى بن جعفر )ع (لهشام و صفته للعقل‏: «إِنَّ اللهَ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَشَّرَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَ الْفَهْمِ فِي كِتَابِهِ»؛ فَقَالَ: فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ. امام موسى بن جعفر (علیه السّلام) فرمود: اى هشام: خداوند به اهل عقل و فهم در كتاب خود بشارت داده و فرموده است: مژده بده به كسانى كه سخنان را ميشنوند و از آنچه خوب و پسنديده است پيروى ميكنند. اينان كسانى هستند كه خداوندشان هدايت فرموده و اينان صاحبان عقل و درايت هستند. (تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 383)

نکات مهم دیگر: 4- پایداری و پشتکار برای اهداف عالی

قال امير المؤمنين عليه السّلام: «مَنِ اسْتَدَامَ قَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَج‏». هر كس به كوبيدن درى ادامه دهد و اصرار ورزد، عاقبت از آن در وارد خواهد شد. (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 193)

نکات مهم دیگر: 5-ایجاد قدرت انتقال مفاهیم برای بهره مندی دیگران

قال علىّ عليه السّلام: «لِلْإِنْسَانِ فَضِيلَتَانِ عَقْلٌ وَ مَنْطِقٌ فَبِالْعَقْلِ يَسْتَفِيدُ وَ بِالْمَنْطِقِ يُفِيد». «براى آدمى دو فضيلت و برترى است: يكى عقل است و ديگرى منطق. با عقل خود استفاده علمى ميكند و بدرك حقائق نائل ميگردد و با منطق معلومات خويش را براى ديگران بازگو ميكند و آنان را بهره‏مند ميسازد». (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 50)

نکات مهم دیگر: 6- ایجاد نیرومندی در روح برای تأثیر در دیگران

قال علىّ عليه السّلام:«بَيَانُ الرَّجُلِ يُنْبِئُ عَنْ قُوَّةِ جَنَانِهِ ». سخنان هر انسانى حاكى از قوّت قلب و نيرومندى روان او است. (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 67) بهر نسبتى كه روح آدمى قوی‏تر و اعتماد به نفسش بيشتر است كلامش قاطع‏تر و سخنش نيرومندتر است.

نکات مهم دیگر: 7- ایمان به پاسخگویی


قال ابو عبد الله (عليه السّلام): كان فيما وعظ به لقمان ابنه يا بنىّ: «و اعلم انّك ستسأل غدا اذا وقفت بين يدى الله عزّ و جلّ عن اربع شبابك فيما ابليته و عمرك فيما افنيته و مالك ممّا اكتسبته و فيما انفقته». از مواعظ لقمان حكيم به فرزند خود: بدان فردا كه در پيشگاه الهى براى حساب، حاضر ميشوى درباره چهار چيز از تو ميپرسند: جوانيت را در چه راه تمام كردى؟ عمرت را در چه كار فانى نمودى؟ ثروتت را چگونه بدست آوردى؟ و آن را در چه راه صرف كردى؟ (الكافي، ج‏2، ص: 135)

اسفار اربعۀ ملاصدرا بهترین تدبیر فردی است.

هر یا از این موارد نام یکی از «مراحل عملی» یا در اصطلاح «مسافرت»‌های معنوی عرفا برای «رسیدن به خدا»ست.
1.مسافرت از مردم تا خدا (سفر من الخلق الي الحق)، به منظور سیر الی الله.
2.مسافرت با خدا دربارهٔ خدا (سفر بالحق في الحق)، به منظور یافتن کمال لایق.
3.مسافرت از خدا تا مردم با خدا (سفر من الحق الي الخلق بالحق)، به منظور بازگشت به سوی خلق برای کمال دهی.
4.مسافرت درمیان مردم با خدا (سفر في الخلق بالحق)، به منظور تکمیل نفوس مستعدّه و سیر دادن آنان به سوی حقّ.

جنبش فرهنگی منادیان فتح

پیام آور علم، عمل، عشق و عدل، از دو منبع عقل و وحی، دست آوردی از ایرانیان برای جهانیان،
(www. JF72 .ir)
و من الله التوفیق...