اصول عقاید یعنی: ...

اصول عقاید یعنی باورهای ریشه ای که به منزلۀ ریشه برای درخت گفتار، کردار و نیّات ما می باشد. این ریشه اگر در حقیقت باشد، تمام محصولات آن مطلوب و مفید بوده و اگر ریشه در زمینی آلوده قرار گیرد، تمام محصولات آن آلوده و خبیث خواهد بود.

اصول عقاید باید بر اساس تعقّل و تحقیق باشد، نه تقلید...

تقلید در اصول اعتقادی و باورهای ریشه ای کاملاً مردود بوده و این عرصه، کاملاً تحقیقی و تعقلّی است.

تحقیق و تعقّل، برای ...

تحقیق و تعقّل، برای حصول ایمان و در مرتبۀ بالاتر یقین است. ایمانی بر اساس برهان و تحقیق باشد ارزشمند و پایدار بوده و ایمانی با تقلید و تعبّد صرف باشد، فاقد اعتبار بوده و پایدار نیز نخواهد ماند. ایمان به متعلّقات ایمان که عبارتند از: توحید، معاد، کتب آسمانی، رسولان الهی، ملائکۀ مأمور، آیات الهی که نشانه هایی از حقایقی عِلوی دارند و ...

اصل اوّل: توحید

توحید یعنی یگانه دانستن خداوند و نپذیرفتن هر گونه شریک در عرض او. کسانیکه خداوند را به عنوان یگانه خالق خویش، یگانه معبود خویش و یگانه ربّ و پروردگار خویش نپذیرند مشرکند.
اغلب مردم شرک در ربوبیّت دارند، یعنی خداوند را در خالقیّت و الوهیّت می پذیرند، ولیکن خداوند را در ربوبیّت قبول ندارند و مربّی و پروردگار خویش را غیر خدا قرار داده و مدیریّت خدا را در زندگی، تن نمی دهند.

اصل دوم: نبوّت

نبوّت مقامی مابین حقّ و خلق است. پیامبران به واسطۀ روح الهی خویش با حقّ نسبت دارند و به واسطۀ نفس انسانی خویش با خلق مرتبط اند. بنابراین واسطۀ فیض در تمام ابعاد بین حقّ و خلق اند. اینان علاوه بر اینکه وساطت فیض را دارا هستند به عنوان الگو و اسوۀ خلق، برای نیل به حقّ می باشند و پیروی بی قید و شرط از آنان حکم عقل خالص است. شیاطین با معرّفی و تبلیغ الگوهای دروغین و اسطوره های فاسد در این نوع ایمان بندگان، اخلال می نمایند.

اصل سوم: معاد

اصل معاد یعنی عالم به سوی حقیقتی بی نهایت در حال حرکت بوده و نظامی هدفدار در عالم وجود دارد. کسانیکه دنیا را نهایت مطلب و غایت طلب، می پندارند سخت در اشتباهند و از غایت مندی عالم غافل می باشند. دشمنان حقّ با ایجاد جلوه های فریبندۀ دنیا و برای رسیدن به مقاصد پست خویش سعی در زدودن این باور داشته و اصل معاد را انکار می نمایند.

اصل چهارم: امامت

امامت حقیقتی در طول نبوّت و جلوه ای دیگر از ولایت سفرای حقّ است. برای هر عصری، حجّتی است و برای هر قومی هدایتگری، آنانکه امام زمان خویش را نشناسند به مرگ جاهلیّت می میرند و از هدایت الهی بی بهره خواهند ماند. چرا که در آیۀ 7 سوره رعد می فرماید: «... إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ » یعنی: ...تو فقط بيم دهنده‏ اى! و براى هر گروهى هدايت كننده‏ اى است‏

اصل پنجم: عدل

اصل عدالت برای جدا شدن تفکّر شیعی، از تفکّر اشاعره بوده و برای تمایز از تفکّر باطل آنان، در اصول عقاید مذهب شیعه گنجانده شده است. این اصل از اصول مذهب است، نه مکتب. مانند اصل امامت که ما را از تفکّر اشاعره و معتزله متمایز می نماید و از اصول مذهب شیعه به شمار می روند.

جنبش فرهنگی منادیان فتح

پیام آور علم، عمل، عشق و عدل، از دو منبع عقل و وحی، دست آوردی از ایرانیان برای جهانیان،
(www. JF72 .ir)
و من الله التوفیق...