این نکات ریشه و اساس تفکرات این جنبش بوده
و بر مبنای آن نظریه پردازی شده و موضع گیری میشود.
1- سعۀ وجودی و قدرت روحی، برای هر انسان تشنۀ کمال از ضروریّات بوده و روح
به واسطۀ «علم» و «عمل» به مرتبۀ کمال نائل میگردد و وجود انسان بواسطۀ آنها وسعت می یابد.
2- تقلید در دو حوزۀ عقاید و اخلاق، جایز نیست و هر انسانی در هر رتبه و جایگاه،
باید این دو مقوله را تا حدّ نصاب (مرز افادۀ ایمان و شناخت شاخص های حقّ و باطل)، به تحقیق، و نه تقلید بیابد.
3- قرآن کتابی کاربردی در تمام ابعاد زندگی انسان است؛ و بر هر فردی لازم است که
معیار های شناخت حقّ و باطل را از آن استخراج نموده و طرحهای خود را در ابعاد مختلف زندگی، بر اساس آن تنظیم نماید.
4- پس از یافتن وسعت وجودی با علم ، عمل و اخلاص، از دو منبع کامل و کاربردی عقل و وحی،
باید به اصلاح و اکمال جامعه پرداخت و کار را با دو مرتبۀ
کمال یابی و کمال دهی به سرانجام رساند.
به تعبیر خلاصه تر:
1- ایجاد سعۀ وجودی با علم نافع، عمل صالح و اخلاص کامل. 2- تحصیل دین تحقیقی تا حدّ نصاب.
3- استفاده از منبع کاربردی قرآن با تفسیر عقل و عترت. 4- کمال دهی پس از کمال یابی.
این مراحل حکایت دارد از:
حرکت با هدفی مشخّص و متعالی، در راهی روشن و با روشی کارآمد.